- قالی شور(پَ دَ / دِ نِ)
قالی شوی، شویندۀ قالی
معنی قالی شور - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دهی است ازدهستان سرشیوه بخش مریوان شهرستان سنندج که در 34 هزارگزی شمال خاوری دژ شاهپور و 8 هزارگزی شمال خاوری ویله واقع شده، کوهستانی و سردسیر است و 150 تن سکنه دارد، آبش از چشمه ها و محصولش غلات، توتون و لبنیات است، شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو، و صعب العبور میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
نام محلی در روم، (فرهنگ شاهنامه دکتر شفق ص 209)، ظاهراً تصحیف قالینیوس است
عمل و شغل قالی شوی
نام یکی از پیامبران صاحب شریعت کفرۀ هند است، گویند او را کسی نزاییده و هرگز نمیرد، زن و فرزند دارد، وجود او از سه جسم است: از آفتاب و ماه و آتش، و تابعان او رقص و سماع بسیار کنند، (برهان) (آنندراج)، مخفی نماند که ماهی شور در اصل سانسکریت مهیشور است که مدبر یکی از طبایع ثلاثۀ هندی باشد، اول ’ست گن’ یعنی قوه محصلۀ صلاح و کمال، دوم ’زجوگن’ یعنی قوه محصلۀ تلون و ملال، سوم ’تموگن’ یعنی قوه محصلۀ فساد و ضلال و مهیشور مجسم به این قوه است ... (حاشیۀ برهان چ هند)، مصحف مهیشور است، سانسکریت، مهسوره (لغهً به معنی سرور بزرگ، سلطان، رئیس) نام خدایان متعدد هندوان مخصوصاً شیوا و کریشنا، (حاشیۀ برهان چ معین)
شعوری به نقل از جهانگیری آرد: که آن سازیست پست ترین سازها، - انتهی، این کلمه مصحف پای ستور است، رجوع به پای ستور شود
(هََ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
لغت نامه دهخدا
که شال شوید، کسی که عملش شال شویی باشد:
اگر می نبافد چه داند کسی
که او شالشور است یا شالباف،
حکیم قاسم کرمانی (خارستان ص 8)
اگر می نبافد چه داند کسی
که او شالشور است یا شالباف،
حکیم قاسم کرمانی (خارستان ص 8)
ژنده ای که به آب چلو یا جز آن خیسانده و ظروف چرب را بدان شویند، قاب دستمال، رجوع به قاب دستمال شود
دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان درگز، واقع در 87هزارگزی جنوب خاوری کبود گنبد، دامنه و سردسیر است و 25 تن سکنه دارد و آبش از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و پنبه، و شغل اهالی زراعت است و راههای مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
قاب دستمال بنگرید به قاب دستمال ژنده ای که با آن چلو یا جز آن را خیسانند و ظروف چرب را بدان شویند قاب دستمال
ماهیانی که تحت شرایط ویژه ای با آب نمک آمیخته شوند